چگونه یک غار جدید پیدا کنیم




بیشتر علاقمندان به غارنوردی ترجیح می دهند برای غارنوردی در غارهایی باشند که برای آنها شناخته شده و به نوعی اطلاعاتی- ولو اندک –  از آنها داشته باشند. تصمیم گیری برای مدیریت برنامه، تجهیزات مورد نیاز، سختی کار و مدت زمان از جمله فاکتورهایی هستند که سبب بوجود آمدن این علایق شده است. اما جمعیت نسبتا کمتری وجود دارند که برای یافتن غارهای ناشناخته و بررسی نشده تلاش می کنند و خواستار یافتن غارهایی هستند که کمتر کسی آنها را شناسایی و کشف نکرده است.یافتن غارهای جدید معمولا با آشنایی اندکی در منطقه معینی و با این نظر که غارهای کشف نشده دیگری وجود دارند، انجام می گیرد. جستجو می تواند مشکل و طولانی باشد بنابراین شما بایستی مقداری عزم و بردباری در کارتان داشته باشید و چه بسا که حتی بعد از زمانی طولانی و خسته کننده نتایج باز هم به دلخواه شما نباشد.


مراحل انجام کار


  1. پژوهش :
    اولین گام داشتن یک پیش زمینه در منطقه ای که می خواهید پژوهشتان را آغاز کنید، می باشد. به عنوان مثال استفاده از نشریاتی که در مورد غارهای مشهور منطقه توضیحاتی آورده اند، مطالعه گزارش برنامه های گروههای کوهنوردی و غارنوردی و صحبت کردن با کسانی که تجربه غارنوردی در غارهای منطقه را دارند. استفاده از نقشه های توپوگرافیک و زمین شناسی قدم بعدی می باشد. نخست برای شناسایی مناطقی که استعداد داشتن غار در آنجا وجود دارد مانند گودالها، چاله ها و فرو رفتگی ها که از لحاظ فرم به غارها شباهت دارند و همچنین مشخص شدن محل غارهای شناخته شده منطقه در روی نقشه. نقشه های توپوگرافی به راحتی در دسترس هستند و با مطالعه آنها شما می توانید اندازه وسعت منطقه مورد بررسی را در کنترل داشته باشید و از طرفی می توانید مالکان آنها را شناسایی و برای گرفتن اجازه نامه ها و مجوزها اقدام کنید. برای بدست آوردن اطلاعات در مرحله پژوهش، شما می توانید با کشاورزان، ماهیگیران، گردشگران، شکارچیان، معدنچیان، ساکنین بومی ناحیه و حفارهای کابلهای تلفن و ... صحبت کنید و از اطلاعات آنها استفاده کنید. شما حتی می توانید مثل یک کارآگاه آماتور دست به تحقیقات دیگری هم بزنید! بررسی در ادارات ثبت و کتابخانه ها، و صحبت با روزنامه نگاران و از منابعی همچون تاریخ محلی، روزنامه خاطرات، روزنامه های قدیمی، زمین شناسان و جغرافیدانان محلی استفاده کنید.

  1. حرکت مرزبندی شده :
    بخش دلنشین کار در این مرحله آغاز می شود. کار میدانی و پیمایش سطحی برای یافتن علایمی  که استعداد وجود غار در آن منطقه را نشان می دهند. مثل گودالها و یا توده ای از درختان یا علفهای مشکوک در زمین. آشنایی اندکی با علم زمین شناسی کمک خوبی در این مرحله برای شماست. یکی از روشهای اصولی، جستجو گروهی با تعداد نفرات تا حد امکان زیاد می باشد. با حرکت در فواصل نزدیک بهم احتمال ندیدن گودالهای کوچک و دهانه هایی که با گیاهان پوشیده شده بسیار کم خواهد شد. در بیشتر اوقات شما یک دهانه آشکار و زیبا را پیدا نخواهید کرد بنابراین برای بررسی و کاوش در حفره هایی که دارای جریان هوا هستند، دامنه ها و گذرگاههای گلی که احتمال می دهیم غاری در پشت آن قرار گرفته، باید آمادگی لازم را داشته باشید.
    اگرچه جستجو برای پیدا کردن غارها یکی از مهیج ترین و جذاب ترین قسمتهای غارنوردی است اما گاهی نا امیدکننده ترین هم می تواند باشد زمانی که پس از جستجو و تلاشهای فراوان به نتیجه ای که می خواستید نرسیدید. این مرحله می تواند در یک روز زیبای آفتابی زمستانی انجام بگیرد، زمانی که برگی بر روی درختی وجود ندارد و بوته ها در حداقل مقدار تراکم هستند و احتمال اینکه شاید شما بتوانید قطعه زمینی را پیدا کنید که برف در آنجا ذوب شده باشد و یا دیدن بخاری که از دهانه غاری خارج شود.


در جستجوی چه عوارض و چیزهایی بر روی زمین باشیم؟

  • چاله ها،گودالها و حفره ها:
    که درون آنها تاریک و تیره است به احتمال می توانند محل ورودی به غاری باشند.




  • گودالها یا زمینهای فرو ریخته
    شده:
    گودالهای کم عمق یا عمیق در روی سطح زمین نشان دهنده جایی است که سنگ آهک فرسوده شده و احتمال دارد ارتباط دهنده مسیری به  تالاری زیر زمینی باشد. بیشتر این گودالها کوچکتر از آن هستند که در نقشه های توپوگرافیک نمایش داده شوند بنابراین تنها راه یافتن آنها از طریق جستجو و بررسی میدانی می باشد


  • سنگ آهک هایی که زمین سربیرون آورده اند: بخش بیرونی سنگ آهکی که در زیر پوسته زمین قرار گرفته نشاندهنده این است که ضخامت خاک آن منطقه نازک است. از طریق بررسی کردن سنگهای آهکی، می توان به آسانی دهانه های آشکار یا شکافهای کوچک تعیین محل شوند. در بیشتر مناطق کوهستانی، سنگهای آهک ممکن است با سنگهایی از جنس سخت تر دیگر در یک امتداد کشیده شده باشند. در این حالت آب روی سطح زمین فرصت حل شدن در سنگ آهک را دارد و غارها بدین صورت امکان شکل گیری دارند.


  • سوراخها یا سینکهایی که جریان آب در آنها فرو می رود:
    ناپدید شدن جریان آب در فرو رفتگی های سطح زمین نشانده این است است که آب بطور یقین به جایی وارد می شود. به دنبال جایی باشید که جریان آب سطحی به حفره یا گودالی که بستر آهکی دارند وارد می شوند. در بیشتر اوقات برای این حالت نیازمند به یک حفاری مناسب برای دسترسی به غاری که در زیر وجود دارد، می باشد. بسته به حجم جریان آب و تناوب طغیانها، سنگها و آوارها می توانند این مسیرها را مسدود کنند. حتی یک نهر کوچک می تواند تالار قابل ملاحظه غاری را در زیر سطح زمین ایجاد کند که این تالار هدایتگر به شبکه بزرگتری باشد.



  • چشمه هایResurgences (آبهایی که از کارستها بیرون می آیند. این آبها اگرچه بصورت چشمه هستند اما چون از لایه های خاک،شن و... عبور نمی کنند فیلتر نشده می باشند ): وقتی جریان آبی از طریق گودالها و فرورفتگیها وارد زمین می شوند می بایست از نقطه دیگری از زمین خارج شوند.(معمولا از چشمه های کارستی). اما مسیر این جریان آبهای زیرزمینی همیشه آشکار و مشهود نیست. اغلب این چشمه ها، آب را در محلی که مایلها با نقطه ورود فاصله دارند تخلیه می کنند. این چشمه ها و نواحی اطراف آن یکی از گزینه های خوب برای یافتن دهانه ها و محلی برای حفاری می باشند.



  • نهر خشکی که در هوای بارانی جریان در آن وجود دارد: در لایه های سنگهای کارستی، گاهی اوقات جریان شبکه آبهای زیرزمینی با آبهای سطحی بصورت موازی پیش می روند. در زمانهایی که بارش کم است یا اصلا بارشی وجود ندارد، این جریانهای سطحی به علت جذب آب به لایه های زیرسطحی، کاملا خشک می شوند. در زمانهایی که هوا بارانی است، مجاری زیرسطحی نمی توانند تمام حجم آب را هدایت کنند بنابراین نهرهای سطح زمین هم بخشی از این آبها را هدایت می کنند. در نواحی سنگ آهکی این نهرهای خشک می توانند یک منبع خوب برای یافتن ورودی مجراهای زیرسطحی باشند.(غار) 




    • جریان هوا: به علت متفاوت بودن دما و فشار هوا، بیشتر غارهای بزرگ دارای نوعی تنفس می باشند. جریان هوا به بیرون یا داخل یک غار معمولا نشاندهنده اینست که فضای خالی و بزرگی
      درون زمین وجود دارد. تنفس غارها، در نتیجه روندی برای برابر شدن دما و فشار هوای داخل غار با بیرون غار ایجاد می شود. جریان ملایم هوای خنک در لابلای سنگها در تابستان و جریان هوای گرم(بخار آب) در زمستان نشان دهنده فضای تالاری در زیرزمین می باشد. جریان هوا می تواند در نواحی اطراف دهانه غار دمای ثابتی را ایجاد کند که این امر باعث بوجود آمدن قشر ضخیمی از خزه ها در آنجا می شود.


    • برفهای ذوب شده:  تکه های برف ذوب شده نشاندهنده وجود یک جریان هوای گرم از گودالهای زیرسطحی می باشند. در زمستان در اطراف جایی که برفها زودتر ذوب شده اند به جستجو بپردازید که اغلب در جلوی دهانه غارها هستند. دمای داخل غار در زمستان بیشتر از بیرون هست و گرمای هوای آن باعث ذوب سریعتر برفها می شوند. گاهی اوقات شما می توانید مه ای که به بیرون متصاعد می شود را مشاهده کنید. (همانطور که در بالا اشاره شد).




    1. ثبت و گزارش:
      اگر شما دهانه یا حفره ای را یافتید بایستی از این مطمئن شوید که می توانید برگردید و آنرا دوباره پیدا کنید. بهترین وسیله برای ثبت آنها استفاده از دستگاه جی پی اس و نوشتن عوارض طبیعی و علایم اطراف است. همچنین لوازمات و تجهیزاتی را که به احتمال مورد نیاز برای غارنوردی لازم هست را یادداشت کنید. می توانید با دادن مشخصات آنها به سازمانهای مربوطه
      مطمئن شوید که غار قبل از این توسط کسی اکتشاف نشده.



    بعد از پیدا کردن یک غار مخفی و جدید چه اقداماتی باید انجام شود ؟

    • محل پیدا شده را گم نکنید.
    اگر امکان علامتگذاری بر روی نقشه توپوگرافیک وجود داشته باشد یا جی پی اس در دسترس است، محل یافت شده را ثبت می کنیم. اگر نقشه و جی پی اس در دسترس نیست با استفاده از عوارض طبیعی و نشانه گذاری و یا به طور ساده تر چگونگی دسترسی به دهانه را یادداشت می کنیم. شاخ و برگ درختان و پوشش گیاهی در فصول بهار و تابستان به راحتی می توانند نشانه ها و چشم اندازی را که در زمستان مشاهده و یادداشت کرده بودید را محو کنند. پس توجه داشته باشید یافتن یک دهانه علامت گذاری شده در این فصول تا چه حد می تواند تعجب برانگیز باشد.
    • گردآوری نیروی کمکی:
    هیچوقت به تنهایی غارنوردی نکنید. غارنوردی رشته ای است که برای انجام آن می بایستی گروهی انجام شود. اگرچه بررسی میدانی و پیدا کردن دهانه ها با انجام اقدامات ایمنی می تواند به صورت فردی انجام گیرد اما برای پیمایش و شناسایی آن باید با گروه آن را انجام داد.
    • تماس با سازمان مربوط به غار و غارنوردی:
    اگر دهانه به صورت علنی و قابل رویت باشد، احتمال این هست که غار پیش از این توسط سازمان مربوطه ثبت شده باشد. اما اگر دهانه غیر قابل رویت و در نقطه ای دور واقع شده باشد غار ممکن است بکر و دست نخورده باشد. با دادن اطلاعات کامل و جامع می توانید از ثبت بودن یا نبودن غار مربوط در دیتابیس سازمان فوق مطمئن شوید.
    • گزارش برنامه: 
    اگر غار کشف شده، در دیتابیس سازمان ثبت نشده باشد، احتمالا تقاضا برای ثبت آن وجود خواهد داشت. با نوشتن گزارش برنامه یا پرکردن فرمها و ارایه آنها به سازمان مربوطه برای ثبت غار کشف شده، این امر امکانپذیر خواهد بود.


    توصیه مفید:
    غارنوردی ورزشی آسان و راحت نیست. بخاطر داشته باشید اگر چه غارنوردی می تواند خطرناک باشد اما با تجهیزات مناسب، آموزش و همراهی گروهی باتجربه، غارنوردی خطرناکتر از سایر ورزشهای دیگر نخواهد بود.


    گردآوری و ترجمه
    آزاد: طاهر شاهواری



    غار دانیال را بهتر بشناسیم – قسمت دوم و پایانی


    این غار در کوه دانیال روستای دانیال شهر سلمانشهر (متل قو سابق) در استان مازندران قرار گرفته.این ده به فاصله 5 کیلومتری از جنوب شهر سلمانشهر قرار گرفته. بعد از گذشتن از این ده و طی مسیری حدود 2 کیلومتر  به رودخانه ای که یکی از شعبه های رودخانه خارک آبرود هست و ابتدای مسیر جنگلی می رسیم که در کوهپایه کوه کوچک و کم ارتفاع دانیال قرار دارد . مسیر منتهی به غارامروزه بصورت پاکوب مشخص می باشد و با طی حدود یک ربع  به دهانه غار که حدود 100 متر بالاتر از رودخانه و در زیر دیواره صاف و سفید کوه قرار گرفته می رسیم.
    در ابتدای ورود باید وارد آب رودخانه شد و پس از طی چند صد متر اولیه به علت وجود حوضچه ها تقریبا خیس خواهیم شد.در فاصله حدود 500 متری از دهانه به بزرگترین تالار  این غار تا به امروز می رسیم.اینجا در حقیقت یکی دیگر از بخشهای غار هست که گویا بر اثر عوامل طبیعی و رانشی دچار تغییر شده. تالاری بسیار بزرگ که منزلگاه خفاشهای غار می باشد. در حقیقت این بخش بصورت تپه ای است که بر اثر ریزش سقف غار بوجود آمده. گذر از این قسمت به علت وجود سنگهای بزرگ، پرتگاهها و لغزنده بودن کف نیازمند به دقت و انتخاب مسیری صحیح می باشد. معمولا برای گذشتن از این قسمت از دیوار سمت راست و برای برگشتن از همان قسمت که در سمت چپ است استفاده می کنند.هوای این قسمت به علت وجود فضله ها و راکد بودن هوا تا حدی سنگین می باشد. از دهانه تا عمق  800 متری ما شاهد چندین حوضچه، تالار کوچک و بزرگ، گذرگاههای کم ارتفاع هستیم. در عمق 800 متری به بخشی می رسیم که به نظر خیلی از دیدارکنندگانی که با این غار آشنایی ندارد، بخش انتهایی غار است. در ابتدای این بخش به حوضچه کوچکی و سپس آبشار بسیار کوچکی می رسیم .جریان آب در این قسمت از زیر سنگها خارج می شود. در نظر اول مسیر به پایان رسیده است اما پس از گذشتن از میان سنگها و وارد شدن به حفره پر آبی مسیر مشاهده میشود. در سمت راست گذرگاهی بسیار تنگ و باریک دیده می شود و در سمت چپ مسیر راحت تری دیده می شود(عبور از هر دو مجرا امکان پذیر هست).برای گذشتن از مسیرسمت چپ باید از مجرایی عبور کرد که فاصله بین آب و سنگهای بالایی بسیار نزدیک به هم هست. اگرچه این مجرا طولی کمتر از 5 متر دارد اما به علت آبگیر بودن در مواقعی که آب رودخانه بالا تر است یا بارندگی شدیدی وجود دارد، عبور از این بخش تقریبا غیر ممکن است و این مسیر باید بصورت زیرآبی طی شود که مشکلات خاص خود را دارد(این بخش به ظاهر انتهایی غار،ممکن است در هنگام بارندگی شدید زیرآب رفته و مسیر رفت یا برگشت بسته شود، حادثه ای که سال 88 برای کوهنوردان باشگاه دماوند اتفاق افتاد). بعد از گذشتن از این مجرا و دهلیزی که باید آن را در حدود 5 متر بصورت سینه خیز و چهار زانو طی کرد، وارد قسمت دوم غار می شویم. در حقیقت این قسمت دارای شرایط خاص و مخصوص بخود می باشد. زندگی جانوری خفاشها در این قسمتها تقریبا وجود ندارد. از لحاظ آلودگی و تخریبها کمتر از بخش اولیه است و تزئینات آهکی در این بخش بیشتر و زیباتر هستند.در حقیقت این بخش دارای تالارها، گربه روها، چاههای هوایی و بخشهای شناخته نشده فراوانی هست که از دید غارنوردان فراوانی دورمانده.قسمت اول این بخش، گذر از حوضچه کوچکی است و بعد به قسمت سیفونی می رسیم. در اینجا دو مسیر وجود دارد. عبور از حفره ای بسیار تنگ که جریان سرد باد را می توان حس کرد و گذشتن از قسمت سیفونی که معمولا باید حدود 3 متر را از زیرآب طی کرد. بخشهای بعدی شامل دهلیزها و راهروهایی کوچک و بزرگند که در چند قسمت به تزیینات آهکی بسیار زیبایی بصورت استالاکتیتها ، استالاگمیتها و فلااستون  مشاهده کرد. در فاصله حدود 1500 متری از دهانه غار به بخشی می رسیم که آوارهای فراوانی را می توان مشاهده کرد. این بخش یکی از قسمتهایی است که در گذشته دچار تحول شده و شاید بتوان تاریخ یکسانی با پیدایش تالار خفاش یا ریزش و تغییر فرم دهانه غار قائل شد و یا در زمانی دیگر بر اثر عواملی چون سست بودن بخشهایی از بستر سقف غار و سنگین شدن استالاکتیتها و ریزش سقف ایجاد شده است. مشخصه بارز این بخش وجود قسمتهای جدا شده و لایه ای سقف، تزئیینات آهکی پریشان و مضطرب بودن سنگهای شکسته می باشد. بعد از عبور از این قسمت شاهد تغییری در شکل و فرم غار می شویم. حوضچه ها تقریبا ناپدید می شوند و به دهلیزها و گربه روهایی می رسیم که بخش بیشتر مسیر مانده شده را تشکیل می دهند. اگرچه در چند بخش به راهروهایی با ارتفاع زیادی می رسیم که توسط جریان رودخانه شکل گرفته اند اما بیشتر مسیر باقیمانده  باید بصورت چهار زانو و حتی سینه خیز طی شوند. بخش انتهایی که باید بصورت چهارزانو طی شود دارای چند شعبه کوچک می باشد که همگی آنها بسته هستند. جریان آب رودخانه که از بهم پیوستن منابع آبی مختلف در طول مسیر پیمایش شکل می گیرد با دور شدن از دهانه کم و کمتر می شود و در نهایت در بخش انتهایی غار، به صورت نوار باریکی از آب به اتمام می رسد .بخش انتهایی ؟ غار بصورت اتاقکی کوچک با کف گلی است که شعبه اصلی در اینجا به پایان می رسد.
    همانطور که گقته شد علاوه بر شعبه اصلی غار، چندین دهلیز و تالار زیبا و چاه هوایی در این غار وجود دارد که بیشتر اوقات از چشم غارنوردان خسته یا کم توجه پنهان می ماند که همین امر باعث کشف نشدن و بکر بودن در آن قسمتها شده.در حقیقت تالار شاه نشین که توسط اینجانب کشف شد نمونه ای از این قسمتها است. این تالار یکی از بزرگترین تالارهای غاردانیال می باشد که تزئیینات آهکی بسیار زیبا و منحصر بفردی دارند که بنظر می رسد زیباترین بخشی که تاکنون در این غار مشاهده شده می باشد. این تالار از دو استالاگمیت به ارتفاع حدود 3 متر و 70/1 متر در کنار هم که شاه و ملکه را در کنار هم تشبیه می کنند تشکیل شده. کف این تالار بصورت گلی و چند حوضچه طبقه طبقه -  که در فصلهای مختلف سال در آنها آب وجود دارد -  آراسته شده. سقف این قسمت با استالاکتیتهای لوله ای و بسیار باریک تزئیین شده. این تالار عظیم با کف تزیین شده آن یادآور بارگاه باشکوه شاه و ملکه ای می باشد که با دست هنرمند طبیعت بوجود آمده. در ابتدای این تالار استالاکتیتها و استالاگمیتهایی  با اشکال و اندازه های مختلفی وجود دارد که یادآور سربازان و قراولان برای پاسداری از صحن و تالار شاه نشین هستند.در این تالار گربه رویی با طول نه چندان زیاد دیده می شود. مسیر ورود به دهانه چاه هوایی که ارتفاعی بیش از ده متر و قطری حدود 4 متر را دارد نیز در این تالار می باشد. بخش دیگر این تالار،دهلیزی کوچک با استالاگمیتهایی به شکل کیک و ستونهایی که از بهم پیوستن استالاکتیتها و استالاگمیتها بوجود آمده اند می باشد . بخشی از کف این دهلیز بوسیله رسوبهای آهکی بصورت لایه ای از آهک پوشیده شده که به نظر می رسد طبیعت آنجا را با سنگ مرمر کفپوش کرده است.علی رغم اینکه گروههای مختلف و با انگیزه قوی برای رفتن به انتها به این غار می آیند اما هر بار که به این غار می روم بیشتر و بیشتر با تخریبها و زباله هایی مواجه می شوم که ناخداگاه به یاد دورانی می افتم که در هنگام پیمایش رد پاهایمان از برنامه ی چند هفته گذشته هنوز باقی بود...

    طاهر شاهواری

    پایان

    لینکهای مرتبط :
    سیل در غار دانیال
     
    کشف یک تالار جدید در غار دانیال

    عکاسی در غار


    اگر چه سهولت عکاسی با ساخت دوربین های دیجیتال به اوج خود رسید اما  هنوز تکینیک ها و روشهای حرفه ای در عکاسی کماکان به عنوان هنری باقی مانده که روز به روز با ساخت دستگاههای جانبی گسترش می بابند و به روزتر می شود.
    به طور کلی این روزها کمتر عکاس آماتوری نیازمند به دانستن تکنیک ها و داشتن ابزارهای خاص برای عکاسی هست اما گاهی اوقات در شرایطی نیاز به آنها کاملا حس می شود.این ابزارها می توانند یک سه پایه معمولی یا دوربینی حرفه ای باشند. عکاسی دارای قوانین، فرمولها و ابزارهای خاص خود است که در یک کتاب و یک هفته مطالعه و فعالیت حاصل نمی شود. بخش اولیه آن تئوری و بخش اصلی آن عملی می باشد که آن هم در اثر تجربه و زمان بدست می آید که شرایط، محل و امکانات هم در بدست آمدن آن نقش مهمی را دارند.
    دوست داران طبیعت همواره برای رفع نیازهای عکاسی خود، از این تجربه و تکنیک هابهرمند هستند اما معمولا در مکانهایی مثل غار اوضاع متفاوت هست. عکاسی با نور پیوند مستقیم دارد و عدم نبود نور در غارها مشکل اصلی در عکاسی هست در حقیقت عکاسی در غار، یعنی عکاسی در شرایطی که هیچ نوری در آن وجود ندارد (بجز در بخش دهانه غار). تامین نور لازم برای عکاسی در غارها بعهده عکاس هست. کافی نبودن نور در بخشهایی مثل تالارهای بزرگ و یا عدم توانایی در کنترل نوری که از یک منبع – مثلا فلاش یا  حتی چراغ پیشانی – ساطع می شود، به راحتی می تواند عکس گرفته شده را خراب کند. علاوه بر آن، رطوبت در غارها نسبت به فضای بیرون از دهانه معمولا بیشتر است و امکان تماس تجهیزات حساس عکاسی با خاک، گل و لای موجود در غارها باعث می شود که علاقمندان به این رشته، چندان دلخوشی از عکاسی در غارها نداشته باشند. با کسب اندکی تجربه و برطرف کردن این مشکلات خاص می توانیم تصاویری از غارها بیاندازیم که انگیزه بیشتری برای عکاسی در غارها و ثبت این دنیای عجیب را داشته باشیم.
    عکاسی در غار همانند دیگر هنرها، زمان بر و نیازبه بردباری، پشتکار، مقداری شانس برای یادگیری و بالابردن تجربه است. پس همیشه بخاطر داشته باشید نیاز به لوازمات و تجهیزات عالی شما را یک عکاس بزرگ نخواهد کرد.
    مقاله ای که در اینجا آماده نموده ام حاصل تجربیات و یادگیریهایم بصورت خودآموز و شخصی می باشد.ممکن است بعضی از روشها یا توضیحات بدون ایراد نباشند و سعی کردم تا حد ممکن از آوردن کلمات یا روشهای فنی و حرفه ای خودداری کنم اگرچه شما با اندکی تمرین و پشتکار مسلما تصاویر جادویی و زیبایی خواهید گرفت.


    چند نکته اولیه :

    -   خاک و گل چسبنده،رطوبت و آب عناصر بسیاری از غارها را تشکیل می دهند که همگی دشمن درجه یک دوربینها و متعلقات آنها هستند و از آنجایی که امکان خیس شدن یا از کار افتادن آنها در غارها وجود دارد، در موقع حمل و حتی استفاده آنها را از این عوامل دور نگه دارید. می توانید آنها را از ساده ترین و معمول ترین روش با استفاده از کیسه های لاستیکی عایق کنید یا در ظرفهای مخصوص اینکار قرار  دهید.
    -   همیشه داشتن گرانقیمت ترین و معروفترین مارکها دلیل بر کیفیت خوب کار نیست. یکی از حسن های استفاده از فلاشهای ارزان قیمت و متفرقه در عکاسی غار این است که در صورت خراب شدن بر اثر عوامل موجود در غار و سهل انگاری، کمتر خودتان را سرزنش می کنید!
    -   از آنجایی که ممکن است چند جلسه اول صرف تمرین و قلق گیری شود بهتر است پیش زمینه قبلی داشته باشید.دسترسی به غارها همیشه آسان نیست. برای این کار می توانید قبل از شروع عکاسی در غار، به محیطها یا فصاهایی که از لحاظ نور و حتی عوامل طبیعی شبیه به غار هستند بروید و به تمرین بپردازید.مثلا حیاط منزل در شب بدون هیچ نور خارجی دیگر، معدن  و ...
    -        با جزئیات و کارکردهای دوربین و لوازمات آشنایی قبلی داشته باشید.
    -        حافظه دوربین و باطری های قوی (شارژی یا آلکالین) یدکی همراه داشته باشید.
    -   دستمال و حوله خشک برای پاک کردن دست، دوربین و دستمال مخصوص برای لنز  همیشه همراه خود داشته باشید.گاهی اوقات یک لکه کوچک از بخار بازدم می تواند لنز را کثیف و عکس را تباه کند.می توانید لوازمات را روی پارچه ای بچینید تا از سطح مرطوب یا خاک غارها حفظ شوند.
    -   به علت تعرق بدن در غار نوردی و دمای خنک غار ها، ممکن است در صورت توقف برای عکاسی، بخار متصاعد شده از بدن یا بازدم بصورت مه ای در اطراف عکس دیده می شود. این بخار که شامل قطرات ریز آب می باشد با تابش نور فلاشها، تاثیر بسیار بدی در عکستان خواهد داشت. بهترین کار این است تا قبل از عکاسی بدن را خشک کرده و نیز هنگام فشار دادن دکمه شاتر دوربین (اگر از تایمر یا ریموت استفاده نمی کنید)نفستان را حبس کنید.
    -   از هر عکس چند نمونه مختلف با تنطیمات مختلف دوربین و فاصله فلاشها به سوژه و فیگورهای مختلف غارنورد(ها) بیاندازید. این کار باعث می شود در مرور زمان تجربه شما را در انتخاب بهترین گزینه بالا ببرد.
    -   همراهانی را با صبر بالا و علاقمند انتخاب کنید. توقف و انتخاب سوژه، کادر، تنظیمات نیازمند به آرامش و زمان است.
    -   اگر در جایی برای عکاسی توقف کردید، لوازمات عکاسی را که معمولا اندازه کوچکی دارند را در کنار هم بچینید و روی سطح تمییزی (مثلا تکه ای پارچه یا حوله) قرار دهید تا در تاریکی غار آنها را گم نکنید.
    -   از بجا گذاشتن هرگونه زباله در غار خودداری کنید. باطری ها با داشتن خصوصیات شیمیایی یکی از مضرترین زباله ها برای غارها و موجودات درون آنهاست که خیلی از غارنوردان بدون توجه آنها را بجا می گذارند.
    -   اگر چه ممکن است لمس تزئینات آهکی لذت بخش و جالب باشد اما در بیشتر اوقات آنها شکننده هستند و ممکن است با تماس دست خرد شوند. توجه داشته باشید که چربی یا باکتری های دستتان حتی ممکن است تاثیرات بیولوژیکی در روند تزئینات ایجاد کنند پس از دست زدن به آنها خودداری کنید.

    تجهیزات اولیه و ضروری برای عکاسی در غار

    1. دوربین : اولین و مهمترین بخش انتخاب و آماده کردن دوربین است. در انتخاب آن باید چند فاکتور مهم را در نظر داشت. امروزه دوربین های دیجیتال را می توان با قیمتهای مختلف تهیه کرد. دوربین های اتوماتیک معمولا ارزان تر هستند اما قابلیتهای کمتری نسبت به دوربین ها نیمه حرفه ای و حرفه ای دارند. تا آنجا که تجربه ثابت کرده بهترین گزینه در عکاسی غار، دوربین هایی هستند که قابلیت تنظیمات دستی (Manual ) را دارند. این دوربین ها به شما این اختیار را می دهند که سرعت شاتر و دهانه دیاگفرام را به دلخواه کم و زیاد و مقدار و زمان نور را تعیین کنید. با انجام این تنظیمات و مقدار نوردهی شما می توانید تصاویری جادویی خلق کنید. از طرف دیگر، این دوربین ها قابلیت آن را دارند که شاتر را برای زمان خاصی (مثلا بیش تر از دهها ثانیه) باز نگه دارند(B-Setting). پیشنهاد من استفاده از دوربینهای حداقل نیمه حرفه ای است. در هنگام خرید باید به فاکتورهای دیگر آن از قبیل باطری، مقدار فضای ذخیره، نوع لنز و ... توجه داشت. گاهی اوقات در غار با فضایی رو به رو می شویم که نیاز به لنز واید احساس می شود. لنز بعضی از دوربین ها واید  هستند و علاوه بر این دوربین های حرفه اجازه استفاده از لنزهای مختلف را می دهند که می توانید آنها را به راحتی روی دوربین خود سوار کنید.
    2. فلاشها : در غارها نیاز به فلاشها از دوربین بیشتر هست ! دوربین بدون فلاش در غار به وسیله ای بی ارزش تبدیل خواهد.اگرچه هر دوربینی مجهز به فلاش سر خودی هستند که می توانیم با آنها کار کنیم اما لزوم  استفاده از فلاشهای کمکی را در ادامه خواهم آورد. فلاشها دارای قدرت و اندازه های مختلف در نوردهی هستند. در هنگام عکاسی بهتر است چند فلاش با قدرت نور مختلف بهمراه داشته باشیم. بعضی از فلاشها دارای دکمه تست هستند که منجر به تخلیه شارژ فلاش و در نتیجه فلاش زدن آن می شود.استفاده از این دکمه برای مواقعی که بخواهیم به صورت دستی فلاش بزنیم کمک خوبی هست. کاسه نور بعضی از فلاشها متحرک هستند که اینگونه فلاشها گزینه خوبی برای عکاسی در غار هستند.
    توجه : رطوبت می تواند بدنه فلاش را از حالت عایق بودن خارج ساخته و امکان آن وجود دارد که دچار شوک الکتریکی چند صد ولتی برای لحظه ای کوتاه شویم.
    نکته :
    فلاش سرخورد دوربین شما هیچوقت به تنهایی برای عکاسی در غار کاربرد ندارد. اکثر فلاشهای سرخورد دوربینها برای استفاده در فضاهای کوچک طراحی شده اند که دارای سطحی بازتابی انعکاسی هستند که باعث می شوند نور محیط بیشتر شوند و این حالت در غارها کاربردی ندارد.
    1. ریموتهای فلاش : برای اینکه فلاشهایمان را در یک نقطه زمانی واحد فعال کنیم از ریموت ها استفاده می کنیم. ریموتها دستگهای الکتریکی کوچکی هستند که به هر فلاش اضافی متصل می شوند. دوربین یک پیام در هنگام بازبودن شاتر برای فلاش زدن به ریموتها می فرستد. این پیام می تواند بصورت نور فلاش سرخود دوربین یا سیگنال باشد. ریموتها این پیام را دریافت می کنند و از این طریق در یک لحظه همه فلاشها را می توان فعال کرد. این کار لزوم استفاده از سه پایه را کاهش می دهد. استفاده از ریموتهای حرفه ای تر و مرغوبتر در عکاسی غار عملکرد بهتری خواهند داشت. ریموتها انواع گوناگون دارند. متداول ترین آنها نوری (فعال شدن از طریق نور فلاش) و بی سیم هستند. ریموتهای نوری نسبت به بی سیم ارزان تر هستند اما برای فعال شدن حتما نیاز به نور فلاش دارند (گاهی اوقات ممکن است فلاشهای کمکی در محلی قرار گیرد که نور مستقیم فلاش به آن برخورد نکند و یا قدرت نور برای تحریک کردن سنسور کافی نباشد). ریموتهای نوری نیاز به منبع تغزیه جداگانه ندارند و فلاش مستقیما بر روی آنها سوار می شود. علاوه بر آن می توانیم آنها را روی پایه محکم کرد.
    2. سه پایه :برای استفاده از دوربین در حالت B-Setting که باز و بسته شدن شاتر مدت زمانی طولانی را در بر دارد لرزش بسیار کوچک دست باعث تار شدن عکس خواهد شد. علاوه بر آن، ایستادن در سطح های ناهموار غار و تمرکز کامل برای عکاسی بسیار سخت و طافت فرساست. در انتخاب سه پایه ها باید چند فاکتور مهم را مد نظر داشت : قدرت و مقاوم بودن – در حالت جمع شده سبک و کوچک باشند - پایه های آن قابلیت حرکت مستقل را داشته باشند - با خیس یا گلی شدن مشکلی در چفت و بست شدن قفلهای آن ایجاد نشود.
    علاوه بر سه پایه برای دوربین، گاهی اوقات برای فلاشهای کمکی و اسلیو نیاز به سه پایه داریم که می توانیم از سه پایه های کوچک و مینیاتوری برای فلاشهایمان استفاده کنیم که در تصاویر چندان به چشم نمی آیند.
    1. باتری : از آنجایی که فلاشها در طول مدت عکاسی استفاده می شوند از باتری های قوی (باتری های شارژی و آلکالین) استفاده کنید. علاوه بر آن برای دوربین و همینطور فلاشها، باتری یدکی کنار بگذارید.
    2. نگاتیو ظهور شده : توضیحات در ادامه آورده شده.

    تجهیزات فوق از ضروری ترین لوازم عکاسی در غار هستند. برای تهیه و خرید آنها می توانید با توجه به بودجه ای که کنار گذاشته اید تصمیم نهایی را بگیرید. همیشه بعد از برنامه عکاسی، تمامی لوازم را تمیز و سرویس کاری کنید و از خشک و تمیز بودن آنها اطمینان حاصل کنید.
    رطوبت، خاک و کثیفی دشمن اصلی لوازمات فوق هستند.

    نکته 1 : من تجربه عکسبرداری با دوربین تمام اتوماتیک را دارم و شما هم می توانید با آنها عکس برداری کنید اما در اینجا فرض را بر آن می گذاریم شما مجهز به یک دوربین حداقل نیمه حرفه ای یا بالاتر هستید.
    نکته 2 : فرض دیگر هم اینست که شما با چم و خم دوربین و متعلقات آن کاملا آشنا هستید. سنسورها برای فعال شدن دارای برد و فاصله محدودی هستند که باید با تمرین و تجربه فاصله آنها را بدست بیاورید. تنظیمات دوربین را قبل از وارد شدن به غار و قبل از عکاسی دوباره چک کنید.


    تنظیمات دوربین :
    سرعت شاتر : در عکاسی غار محدود به چند سرعت خاص می شود که مهمترین آنها 1/125sec, 1/30sec و B setting هستند. استثنایی هم وجود دارد مثلا هنگامی که می خواهید از دهانه و فضای خارج از آن عکس بگیرید و از نور طبیعی استفاده کنید که در این مقاله به آن نمی پردازیم.
    1/125sec یکی از سریعترین سرعتهای شاتر است که تقریبا تمامی دوربین ها به آن مجهز هستند که اگر با فلاش گان – که نور قوی تری دارند- کار می کنید به آن نیاز دارید.
    1/30sec تقریبا پر کاربردترین سرعت شاتر در عکاسی غار است.
    B-setting که به طور دائم مانند دو سرعت بالا استفاده نمی شود.
    ISO : استفاده از درجه های کمتر برای عکاسی غار بهتر است زیرا عملکرد فلاش ممکن است در
    عکس تان بصورت لکه های ریز سیاهی ظاهر شود. 800 یک عدد قابل قبول است.

    نورپردازی :مهمترین کار عکاس در غار فراهم آوردن نور کافی در غار برای عکس است.توجه داشته باشید که نورپردازی به فاکتورهای مهمی از قبیل منبع تولید کننده نور، جهت و تعداد روشنایی ها بستگی دارد که با در نظر نگرفتن آنها عکس برداری بی نتیجه خواهد بود. شما می توانید از فلاش گانها استفاده کنید که معمولا گرانتر، قوی تر و  جاگیرتر هستند اما بیشتر آماتورها تصمیم دارند از ابزارهای ساده تر و اقتصادی تر و غیر حرفه ای تر استفاده کنند. بنابراین می توانیم از فلاشهای معمولی هم استفاده کنیم.تصور می کنیم که همه چیز برای برای عکاسی آماده هست. سوژه را انتحاب کرده ایم. دوربین بر سه پایه قرار گرفته و می خواهیم عکاسی را شروع کنیم. حال باید به مهمترین کار عکاسی غار یعنی چیدمان نور، مقدار و نوع منبع بپردازیم. این بخش را  گام به گام جلو می رویم و خودتان تصمیم گیری کنید:

    نتیجه عکاسی با نور مستقیم فلاش سرخود دوربین : تصویر 1


    تصویر 1

    این حالت کلی ترین و راحترین حالتی هست که می توان تنها با نور فلاش سرخود دوربین عکس انداخت اما در این حالت نور فلاش به عکستان حالت صاف و یک دست می دهد. علاوه بر آن که حالت قرمزی چشم هم ایجاد می کند، تصویر انداخته شده نمی تواند همه جزئیات شگفت آور اشکال و سایه ها و بعد آنها را که با چشم می بینید از نگاه دوربین نشان دهد.
     
    حال جای فلاش را عوض می کنیم و از فلاشی استفاده می کنیم که از طریق سنسورهای مجهز به اینفرارد یا بی سیم فعال می شود.(در حقیقت نور فلاش سرخود و مستقیم به آن نمی تابد).فلاش سرخود غیر فعال شده است یا آن راحرکت داده ایم : نتیجه عکاسی با نوری که از زاویه 90 درجه سمت چپ تابیده شده : تصویر 2

    تصویر 2
    این عکس وضعیت بهتری پیدا کرده و کنتراست آن بهتر شده اگر چه بخشی بخشهای دیگری از آن هنوز بدون تغییر باقی مانده است.

    حال مقداری نور از سمت دیگر آن (راست) اضافه می کنیم : تصویر 3

    تصویر 3
    کنتراست عکس همان طور ادامه پیدا کرده و وجود دارد.

    چند امکان دیگر وجود دارد که آنها را بررسی می کنیم :

    تصویر 4
    به عنوان مثال در تصویر 4، نور مستقیم فلاش بصورت نور زمینه تابیده شده (فلاش در پشت شخص پنهان شده).تصویر دارای بهبود بهتری است.مشکل آن تیره بودن و یک رنگ بودن لباس شخص می باشد.

    حال اگر مقداری نور از سمتی دیگر اضافه کنیم (در تصویر 5 نور از سمت راست)

    تصویر 5
    در این تصویر فرم و رنگ بهبود یافته و حالت شخص هم بهتر نمایش داده شده.

    اگر چه می توانیم نوری از سمت دیگر هم اضافه کنیم اما بجای اینکار ما منبع نور خود را عوض می کنیم. مثلا برای نور پشت زمینه از نور چراغ کاربید استفاده می کنیم.

    تصویر 6

    کاربید نور مایل به سرخی ایجاد کرده که به عکسمان حالت نقاشی داده.(نور گرم)
    ترکیب نور کاربید، نور زمینه بصورت مستقیم و نوری از سمت دیگر(تصویر 7)

    تصویر 7

    کلید کار در قرار گرفتن و ترکیب نورها و نوع منبع تامین کننده نورهاست.
    بدین گونه ما تصویری رنگی، چند بعدی با نور ملایم کاربید برای نشان دادن حالت غارنورد، نور پشت زمینه برای نشان دادن بازتابها و عمق، و نور کناری برای انعکاس نورهای طبیعی رسوبات داریم.


    B-Setting
    و نوردهی دستی : .یکی از قدیمیترین روشهای عکاسی در غار باز نگه داشتن شاتر دوربین برای نوردهی زمان طولانی تر می باشد. اگرچه 2 تا 5 دستگاه فلاش معمولا می توانند نور مورد نیاز را در بخش های مختلف غار تامین کنند اما در بعضی از فضاها مانند راهروها و تالار های بزرگ قادر به پاسخگویی نیستند که  از این روش استفاده می کنیم. در این روش فلاش اولیه و اصلی را بصورت دستی فعال می کنیم (با استفاده از دکمه تست در روی فلاش) و بقیه فلاشهای کمکی با سنسور نوری فعال می شوند.
    در این حالت چند راه مختلف معمول برای نورپردازی مورد استفاده قرار می گیرد.
    یکی از راهها اینست که شاتر دوربین را باز نگه می داریم و فلشها که در چند جای ثابت قرار دارند را برای چند بار فعال و روشن می کنیم.
    در حالت دیگر، شخصی شروع به حرکت می کند و در جاهای مختلف فلاش را تحریک می کند.
    از این روش هم گاهی برای مواقعی استفاده می کنیم که فلاشهای کمکی در دسترس نداریم.

    توجه :
    نور چراغهای پیشانی و اضافی می تواند موجب تاثیر منفی در تصاویر شوند. به همین دلیل باید آنها را تا حد ممکن از دوربین  دور و یا خاموش کرد. اگر نیاز به نور داشته باشیم می توانیم در فواصل بین فلاشها، دهانه لنز را با درپوش آن ببندیم تا نور اضافی در عکسهایمان تاثیر نگذارند.



    لزوم عدم استفاده از فلاش سر خود : اغلب عکاسان می دانند نوری که از فلاشی که در بالای لنز قرار گرفته ایجاد می شود نور بدی برای عکاسی است که در فضاهایی مثل غارها این نور در بدترین حالت اثر دیده می شود. عکسی که تنها با نور فلاش سر خود گرفته می شود بصورت مسطح، بی روح و کسالت آور دیده می شود. بعد، حجم و سایه در آن دیده نمی شود. شاید راحترین حالت برای غارنوردی که می خواهد در غار عکس بگیرد استفاده از همین فلاش باشد. حال اگر این نور را اندکی حرکت دهیم و از جهت دیگری بر سوژه بتابد می توانیم ببینیم عکس ما تغییر بسیاری پیدا کرده است و دارای حجم و بعد شده است.

    استفاده از نگاتیو در فلاش :منظور استفاده از نگاتیوهایی هست که عمل ظهور بر روی آنها انجام شده باشد. نگاتیوهایی که نور بیش از حد به آنها تابیده باشد و به اصطلاح سوخته اند بعد از عمل ظهور تیره تر و نگاتیوهایی که نور کم یا اصلا نخورده باشند دارای شفافیت روشنتری هستند. از این نگاتیوها می توانیم برای کاهش مقدار نور فلاش استفاده کنیم. با گذاشتن تکه ای از آنها در روی کاسه آنها نور فلاش را کم می کنیم اما این نور هنوز قابلیت تاثیر فعال کرذن سنسورها را دارد و علاوه بر آن نور گرمی ایجاد خواهد شد.
    مهمترین کاربردهای آن :
    1. اگر بخواهیم از فلاش سرخود استفاده نکنیم و نوری از جهت دیگر داشته باشیم می توانیم آن را غیر فعال کنیم و فلاش کمکی را از طرق گوناگون فعال کنیم. حال اگر سنسورهایمان از نوع نوری باشند نیاز به عامل تحریک کننده آنها داریم. استفاده از دکمه تست در فلاشها، برای هنگامی مفید هست که ما از حالت B-Setting استفاده می کنیم که با تحریک یک فلاش می توانیم بقیه فلاشها را روشن کنیم. در حالت دیگر ما نیازمند به نور فلاش سرخود هستیم. ما باید بتوانیم مقدار این نور را کاهش دهیم تا در کنتراست عکس ما مشکلی ایجاد نکند و از طرفی منجر به تحریک کردن سنسورهای نوری شوند و توجه داشته باشید که هیچوقت در تنظیمات فلاش در دوربین از گزینه Red-eye استفاده نمی کنیم.

    1. ساخت نورهایی به رنگ سرخ (گرم). نور فلاش سفید مایل به آبی(سرد) است. اگر بخواهیم نوری سرخ در عکسها داشته باشیم (همانطوری که در تصویر 6 با استفاده از نور کاربید توضیح دادم) می توانیم از این روش استفاده کنیم.

    چند توصیه مفید :

    -   استفاده از تایمر دوربین یا ریموت کنترل برای عکاسی. فشار دادن دکمه شاتر می تواند باعث لرزش دوربین و خرابی عکس شود.حتی هنگامی که دوربین روی سه پایه هست این امکان وجود دارد. در عکسهایی که به صورت فوکوس و کلوزآپ می گیریم این ریسک بالاتر است. پس بهتر است عمل شاتر دوربین را تماس غیر مستقیم انگشت با دکمه آن فعال کنیم. علاوه بر آن بخار بازدم یا عرق باعث تاثیر منفی در عکس و تصاویر شوند و با این روش می توانیم از دوبین اندکی فاصله بگیریم.
    -   استفاده از لنزهای واید. لنزهای واید این امکان را به ما می دهند که فضاهای بیشتری را در عکس ثبت کنیم. تالارها و راهروها بخشهای جالب و تشکیل دهنده اغلب غارها هستند.
    -   استفاده از فرمت RAW : فرمت jpg یک فرمت استاندارد و محبوب است. اشغال کمتر فضای حافظه، بارگذاری سریع به کامپیوتر از خصوصیات آن است. اما این فرمت در حقیقت یک فایل فشرده است که بسیاری از جزئیات تصاویر در آن بطور زیرکانه ای ساده و حذف شده است. فرمت RAW دارای حجم بیشتری هستند و مسلما فضای بیشتری را اشغال می کنند اما تمامی جزئیات در این فرمت ذخیره می شوند که در فرمت jpg به آنها دسترسی ندارید. این فرمت در حقیقت نگاتیو شماست. شما باید  با نرم افزار نور و کنتراست آن را تنظیم کنید. اگرچه بسیاری از مردم معتقدند که این حالت برای حرفه ها است اما شما هم می توانید مانند یک حرفه ای عمل کنید. بسیاری از عکاسان غار تاکید بر استفاده از این فرمت را دارند.
    -   فلاش سرخورد دوربین را بکار نبرید.
    -   فوکوس دوربینتان را خودتان تنظیم کنید. اگر دوربینتان قابلیت فوکوس دستی دارد پیشنهاد میشود از این حالت استفاده کنید. در تاریکی غار – حتی اگر نورپردازی خوبی با چراغ های پیشانی و دستی داشته باشید – دوربین نمی تواند فاصله سوژه را بدرستی تشخیص دهد. گاهی این حالت باعث تار یا مات شدن عکسهای شما می شوند.
    -   قرار دادن شخصی (غارنورد) در تصاویر. گاهی اوقات مقیاس و اندازه ها در غار گم می شوند مثلا در تالارها. با بودن شخص در تصاویر می توانیم اندازه سوژه ها را بفهمیم. در عکسهای کلوزآپ نیاز به این حالت احساس نمی شود. اما در مقیاس های بزرگ بهتر است شخصی در تصاویر باشد. اگر شخص به طور ثابت و خیره به دوربین نگاه کند، جذابیت آن عکس زیاد نخواهد بود. تحرک و حرکت یعنی همان حالتهایی که در غارنوردی داریم، جذابیت بیشتری در دیدن دارند. ژستهایی از قبیل حرکت کردن، نگاه کردن به تزئینات آهکی، کار با طناب و شخصی که در درون آب قرار دارد یا در آن حرکت می کند.
    -   استفاده از لباسها و پوشش رنگی درخشان در عکسها باعث درخشندگی بیشتر نور در آن قسمت و خیره کردن چشمان می شود. لباسهای تیره رنگ یا کثیف شده ناشی از غارنوردی در تصاویر با فضای محیط سازگاری بیشتری دارند .
    -     نورهای اضافی (چراغ پیشانی و دستی) خود و اشخاصی که در تصویر هستند را خاموش کنید.
    -   با نور اثر خلق کنید. روشن کردن سوژه از پشت وقتی که در یک راهرو هست می تواند یک اثر دراماتیک ایجاد کند. گاهی اوقات نور بیش از حد در یک راهروی کوچک و باریک منکعس شده و به نمای سوژه منعکس می شود که تاثیر زیبایی دارد.
    -    در عکسهای کلوزآپ از فلاش هایی با نور کم و ملایم استفاده کنید.
    -   عکس برداری در غار تنها برداشتن عکس از تزئینات آهکی زیبا نیست. گاهی اوقات عکس برداری از تالارهای بزرگ و خالی از تزئینات، با نشان دادن شکل  و ساختمان آنها با سوژه ای خاص مثل یک غارنورد بسیار زیبا خواهند بود.
    -   در تالارهای بزرگ نیاز به روشنایی بیشتری هست و به این معنی است که نیاز به تعداد بیشتری از فلاشهای کمکی داریم. گاهی اوقات بهتر است که تنها یک سوژه خاص را نورپردازی نکنیم. نورپردازی بیش از حد یک سوژه خاص می تواند آنرا از بیش از حد غیرطبیعی جلوه دهد. اگر از روشنایی هایی در نقاط مختلف استفاده می کنید، مجموع این نورها یک نور یکنواخت را ایجاد می کند. اگر تصمیم دارید روشنایی را در بخش مورد نظری بیشتر کنید فلاشهای اضافه در آن قسمت را اندازه های کوچکتر انتخاب کنید.


    نکته مهم و اصلی این است که شما بایستی بشدت فعالیتتان را در غارها با دقت انجام دهید. سعی نکنید برای عکس برداری به تزئینات آهکی دست بزنید یا روی آنها راه بروید و فرم آنها را بهم بزنید. از آنجایی که شما یک غارنورد عکاس هستید این امتیاز وجود ندارد که شما نسبت به بقیه افراد متمایز و امتیاز خاصی داشته باشید تا بتوانید هر کاری  که دوست دارید را انجام دهید.
     و بخاطر داشته باشید که این تصاویر و عکسهای شما هستند که تاثیر زیادی در دیدگاه مردم نسبت به غارها ایجاد می کند. تصاویر باید این دیدگاه را در بین مشاهده کنندگان ایجاد کنند که غارها ماندنی و پاینده هستند نه جایی که تنها عده ای خاص برای دیدن به آنجا می توانند بروند و دارای عمری ابدی نیستند. همانطوری که غارها سزاوار حفاظت و مراقبت دارند این وظیفه شماست که با عکسها و تصاویرتان اطلاعات مفید به بقیه افراد بدهید و غارها را به آنها معرفی کنید.
    لطفا نسبت به غارها دلسوزانه تر رفتار کنید ما همه عاشق غارها هستیم.

    طاهر شاهواری

     

    A Simple Mistake


    Despair is for people who know, beyond any doubt, what the future is going to bring.Nobody is in that position.
    So despair is not only a kind of sin, theologically, but also a simple mistake, because nobody actually knows.
    In that sense there always is hope

    غار دانیال را بهتر بشناسیم – قسمت اول

    هنگامی که در هوای شرجی و دم کرده به پای اون دیواره سفید می رسیدیم اولین چیزی که به ما خوشامد گویی می کرد جریان هوای خنکی بود که با بوی رطوبت و گل ادغام شده بود و از لابه لای سنگهای جلوی دهانه به صورتمان می خورد.در جای همیشگی توقف می کردیم.غذایی سبک می خوردیم و بعد از آماده شدن کوله ها را در گودال های اطراف پنهان می کردیم.برای هزارمین بار چراغهای قوه دست ساز و ابتکاریمان را آزمایش می کردیم و از نردبان کوچک با احتیاط پایین می رفتیم و وارد سکوت و ابهت می شدیم ...
    خاطرات در این غار بسیار بوده و در طول زمانی که گذشته،می بینم که این غار از چیزی که در ابتدا لازمه یک غار یعنی سکوت و بکر بودن است، فاصله گرفته و هر روز دورتر و دورتر می شود...آخرین دفعاتی که از این غار دیدن کردم تضاد بسیاری را در این فاصله 12-13 ساله دیدم. سکوت و بکر بودن جای خود را به صدا و همهمه بیشمار غارنوردان و نور چراغ پیشانی آنها داده بود و زمینی که در گذشته می توانستیم گهگاه چند جانور آبزی ببینیم با نشانه های باقیمانده از مواد خوراکی و روشنایی آنها پوشیده بود.با اینکه در اون شلوغی های ناخواسته گیر می افتادم اما نجوای آرام غار را می شنیدم که به من خوشامد گویی می کنه...
    در روزهای آخر هفته و تعطیلات، مخصوصا در فصل های بهار و تابستان جمعیت زیادی در این غار دیده می شود.علی رغم وجود برنامه های مختلف بازدید و پیمایش های گوناگون انجام شده،گزارش های ارائه شده موجود در اینترنت تقریبا ناقص می باشند.البته تصمیم داشتم که این مقاله را بصورت جامع تر و ادبی تر در نشریه تخصصی چاپ کنم اما بنا به دلایلی از ارائه آن صرفنظر کردم و به وبلاگم بسنده کردم.اطلاعات آورده شده از تجارب قبلی ام بوده و از آنجایی که بخشها،تالارها و قسمتهای مختلف این غار توسط منبع یا مرجع دقیقی نامگذاری نشده از آوردن هیچ اسمی(جز تالار شاه نشین) خودداری کردم.

    **************************
    غار دانیال که گاهی اوقات با نامهای غار گرده کوه و غار چاری هم آورده می شود در این سالها در بین غارنوردان و گروههای علاقمند به این رشته نام شناخته نشده ای نیست. در دهه هشتاد موجی از این گروهها به طرف این غار سرازیر شدند و این غار که تا سالهای قبل از این دهه، غاری ناشناخته، متروک و بکر بود، به غار شناخته شده ای تبدیل گشت. شاید عدم نیاز به کار و ابزار فنی یکی از این دلایل بوده و شاید مجموعه خصوصیات خاص این غار دلیل اصلی آن بود. دلایلی از قبیل یکروزه بودن برنامه بازدید،عدم نیاز به تجهیزات فنی غارنوردی،آسان تر بودن نسبت به بعضی از غارهای دیگر و... علی رغم این ویژگی ها، گم شدن سه غارنورد در تابستان سال 87 و حوادث های جزیی دیگر در این غارکه خوشبختانه تا امروز تلفات جانی نداشته،  نشان داد که طبیعت این غار مانند دیگر هم کیشان خود سرکش و مهار ناشدنیست و باید در آنجا هم به نیروی طبیعت احترام قایل شد.این غار برای اولین بار در حدود 40 سال قبل توسط یکی از بومیان ده دانیال متل قو کشف شد و شاید مرجعی که برای اولین بار در مورد غار دانیال اطلاعاتی ولو اندک آورده باشد کتاب غار و غارنورد علی جوانشاد باشد و نیز شاید گروه ایشان از اولین گروههای هدفمند و مدیریت شده قبل از دهه هشتاد برای پیمایش و بررسی غار دانیال بوده باشد. تا اواخر دهه هفتاد این غار بسیار بکر و گمنام بوده و جز در چند هفته نامه محلی و هیاتهای کوهنوردی کسی از نام و اطلاعات این غار چیز زیادی نمی دانسته.  
    در دهه حاضر سیل جمعیت زیادی به طرف این غار سرازیر شده و علاوه بر گروههای مختلف و تورهای گوناگون برای بازدید این غار، هیاتها و افراد مختلفی با انگیزه های گوناگون به این غار آمدند. بازدیدهای سایمون بروکس غارنورد انگلیسی برای ترسیم نقشه کامل غاراز این جمله می باشد.اگرچه شورای شهر برای توریستی کردن این غار برنامه هایی داشته و تبلیغاتهایی انجام گرفته و طرحهایی نیز برای توریستی کردن این غار از جانب برخی از سازمانها وجود دارد اما بیشتر بازدید کنندگان این غار کاملا بر این امر موافق هستند که این امر جز به تخریب بخشهایی از این غار امکان پذیر نمی باشد و از طرفی شرایط لازم برای توریستی بودن این غار بسیار اندک می باشد و این غار جوابگوی توریستی بودن را ندارد.
    مقام این غار به عنوان دومین غار بزرگ رودخانه ای ایران بعد از غار قوری قلعه پاوه در کرمانشاه می باشد. طول این غار 2158 و مختصات جغرافیایی آن E051°11'11.6" N36°40'44.4" می باشد. دمای داخلی آن در طول سال تقریبا یکسان می باشد  و زندگی جانوری آن محدود به خفاش و آبزیان محدودی از جمله غورباقه می باشد.هیچگونه آثار و شواهد باستانی – منجمله بقایای ناقص دسته ظرفی سفالی که با فاصله بیش از 1500 متری از دهانه در داخل غار پیدا نمودم – در این غار دیده نمی شود.ساختار این غار آهکی و مربوط به دوره دوم زمین شناسی و غاری فعال می باشد. تزئیینات آهکی در این غار در حال شکل گیری هستند و بجز چند تالار محدود و بخشهایی که بصورت پراکنده وجود دارند،نمی توان آنها را پیدا کرد که در این سالها شاهد تخریب بسیاری از آنها بصورت شکسته شدن و یا نوشته شدن با رنگ و ... هستیم.دهانه رو به شمال غربی می باشد و به نظر می رسد در گذشته های بسیار دور رانش یا رانشهایی در این غار صورت گرفته که باعث تغییراتی در شکل و صورت غار شده. اولین تغییر را می توان در دهانه غار مشاهده کرد. بخشهای بالایی ریزش کرده اند و با مسدود کردن بخش زیادی از دهانه، شکل کنونی آن را ایجاد کرده است.در چند سال گذشته دهانه کوچکتر (در حدود 1x2متر) و ارتفاعی  بین دهانه تا کف ریزشی (برای رسیدن به درون غار) بوده که برای ورود به غار مستلزم به استفاده از نردبان بوده،اما امروزه شکل دهانه نسبت به چند سال گذشته تغییر پیدا کرده و ابعاد کمی بزرگتر شده و نیاز به نردبان هم رفع شده (به نظر می رسد این کار توسط شورای شهر برای سهولت بازدیدکنندگان انجام گرفته). از داخل غار شکل و اندازه دهانه قبل از ریزش کاملا مشخص است.جریان رودخانه از ابتدای ورود به غار تا بخش انتهایی وجود دارد که از بهم پیوستن چندین جوی و چشمه بوجود می آید. عمق این جریان در بخشهای مختلف غار متغیر می باشد ولی بطور کلی بیشتر از یک متر نمی باشد.چندین گذرگاه و بخش در این غار وجود دارد که در هنگام بارندگی عمق آنها بالا آمده و گذر از آنها تقریبا غیر ممکن می شودبه علت رودخانه  ای بودن و شستشوی سنگهای زیرین و درمسیر جریان آب، این سنگها عمدتا بسیار تیز و برنده هستند. همانطوری که قبلا ذکر شد در این غار نیاز به ابزار فنی غارنوردی و حتی علایم رد زنی نمی باشد. جریان رودخانه – بجز در چند قسمت محدود – بهترین نشانه می باشد. اگرچه نقشه کلی شعبه اصلی این غار توسط آقای بروکس کشیده شده اما تا امروز بخشهای فرعی و کشف نشده ای وجود دارد که گاهی اوقات در آنجا می توان شاهکار دست طبیعت را به صورت استالاکتیت و استالاگمیت و حتی ستونهایی که از بهم پیوستن این دو بوجود آمده اند را مشاهده کرد.
    ارتفاع بین سطح و سقف  بسیار متغیر می باشد چناچه گاهی فاصله دهها متر وگاهی فقط در حدود نیم متر تنها برای خزیدن و حرکت وجود دارد. در این غار چندین حوضچه وجود دارد که عمق و وسعت بسیار کمی دارند و برای عبور از آنها نیاز به لوازمات خاصی نمی باشد. در چند صد متر اولیه شاهد تخریبها و زباله های بیشماری هستیم که علی رغم اطلاع رسانی و جمع آوری باز شاهد تکرار آنها هستیم.


    کوه دانیال و ابتدای مسیر جنگلی


    مسیر پاکوب و جنگل اطراف دهانه غار
    حوضچه های اولیه و کم عمق نزدیک به دهانه
    بخشی از مسیر و جریان آب


    ادامه دارد