با اينكه در مورد اين موضوع دو گزارش به دو صورت متفاوت نوشتم اما هيچكدام منو راضي نكردند.
در مورد كرم هاي حضرت ايوب كه پس ار ابتلا به بيماري در بدن وي افتادند و پس از چند سال كه خودش را در نهري شستشو داد و سلامتي خود را باز يافت ، داستان و روايات و نقل قول هاي فراواني است.از نظر مكاني نيز تنوع مختلفي براي نهر و مكان رويداد وجود دارد.تلاشي كه در گذشته براي يافتن كرم هاي بدن حضرت ايوب كه مي گفتند در نهري در كنار بقعه ايوب پيغمبر در لنگاي تنكابن وجود دارد برايمان بي نتيجه مانده بود،سرانجام منجر به يافتن كرمهايي سنگ شده با اندازه هاي مختلف و شكلي يكسان شد.گرچه اين دست آورد مي تواند به عنوان مدركي براي اثبات داستان ايوب پيغمبر باشد،اما چند پرسش در رد اينكه اين نهر همان نهر ايوب است وجود دارد :
با توجه به پيدا شدن فسيل در كوههاي اطراف آيا امكان دارد كه كرم هاي فوق فسيلي از كرم ها و آبزيان در گذشته باشد ؟
آيا امكان دارد كه كرم ها به گونه اي خاص تعلق داشته باشند كه تنها در آن نهر يافت مي شوند ؟
و سوالاتي مشابه كه ثابت كنند ، كرم هاي فوق فسيل و سنگواره اي بيش نيستند .
اما موضوعي ديگر كه اندكي شك و ترديد بوجود مي آورد:
شاهدان بسياري مي گويند كه در گذشته نه چندان دور نهر داراي جريان آب بوده است و كرم هاي فوق زنده بوده اند و هنگامي كه آنها را از آب بيرون مي آوردند تبديل به سنگ مي شدند.هنگامي كه ما به آن نهر رسيديم آب آن خشك شده بود و ما در ميان بستر خشك شده نهر به دنبال كرم هاي سنگ شده گشتيم و از ميان بستر سيمان مانند (آهكي ؟ ) توانستيم تعداد بيشماري از اين كرم هاي فوق را بدست آوريم.
به راستي حقيقت كدام است ؟