این غار در کوه دانیال روستای دانیال شهر سلمانشهر (متل قو سابق) در استان مازندران قرار گرفته.این ده به فاصله 5 کیلومتری از جنوب شهر سلمانشهر قرار گرفته. بعد از گذشتن از این ده و طی مسیری حدود 2 کیلومتر به رودخانه ای که یکی از شعبه های رودخانه خارک آبرود هست و ابتدای مسیر جنگلی می رسیم که در کوهپایه کوه کوچک و کم ارتفاع دانیال قرار دارد . مسیر منتهی به غارامروزه بصورت پاکوب مشخص می باشد و با طی حدود یک ربع به دهانه غار که حدود 100 متر بالاتر از رودخانه و در زیر دیواره صاف و سفید کوه قرار گرفته می رسیم.
در ابتدای ورود باید وارد آب رودخانه شد و پس از طی چند صد متر اولیه به علت وجود حوضچه ها تقریبا خیس خواهیم شد.در فاصله حدود 500 متری از دهانه به بزرگترین تالار این غار تا به امروز می رسیم.اینجا در حقیقت یکی دیگر از بخشهای غار هست که گویا بر اثر عوامل طبیعی و رانشی دچار تغییر شده. تالاری بسیار بزرگ که منزلگاه خفاشهای غار می باشد. در حقیقت این بخش بصورت تپه ای است که بر اثر ریزش سقف غار بوجود آمده. گذر از این قسمت به علت وجود سنگهای بزرگ، پرتگاهها و لغزنده بودن کف نیازمند به دقت و انتخاب مسیری صحیح می باشد. معمولا برای گذشتن از این قسمت از دیوار سمت راست و برای برگشتن از همان قسمت که در سمت چپ است استفاده می کنند.هوای این قسمت به علت وجود فضله ها و راکد بودن هوا تا حدی سنگین می باشد. از دهانه تا عمق 800 متری ما شاهد چندین حوضچه، تالار کوچک و بزرگ، گذرگاههای کم ارتفاع هستیم. در عمق 800 متری به بخشی می رسیم که به نظر خیلی از دیدارکنندگانی که با این غار آشنایی ندارد، بخش انتهایی غار است. در ابتدای این بخش به حوضچه کوچکی و سپس آبشار بسیار کوچکی می رسیم .جریان آب در این قسمت از زیر سنگها خارج می شود. در نظر اول مسیر به پایان رسیده است اما پس از گذشتن از میان سنگها و وارد شدن به حفره پر آبی مسیر مشاهده میشود. در سمت راست گذرگاهی بسیار تنگ و باریک دیده می شود و در سمت چپ مسیر راحت تری دیده می شود(عبور از هر دو مجرا امکان پذیر هست).برای گذشتن از مسیرسمت چپ باید از مجرایی عبور کرد که فاصله بین آب و سنگهای بالایی بسیار نزدیک به هم هست. اگرچه این مجرا طولی کمتر از 5 متر دارد اما به علت آبگیر بودن در مواقعی که آب رودخانه بالا تر است یا بارندگی شدیدی وجود دارد، عبور از این بخش تقریبا غیر ممکن است و این مسیر باید بصورت زیرآبی طی شود که مشکلات خاص خود را دارد(این بخش به ظاهر انتهایی غار،ممکن است در هنگام بارندگی شدید زیرآب رفته و مسیر رفت یا برگشت بسته شود، حادثه ای که سال 88 برای کوهنوردان باشگاه دماوند اتفاق افتاد). بعد از گذشتن از این مجرا و دهلیزی که باید آن را در حدود 5 متر بصورت سینه خیز و چهار زانو طی کرد، وارد قسمت دوم غار می شویم. در حقیقت این قسمت دارای شرایط خاص و مخصوص بخود می باشد. زندگی جانوری خفاشها در این قسمتها تقریبا وجود ندارد. از لحاظ آلودگی و تخریبها کمتر از بخش اولیه است و تزئینات آهکی در این بخش بیشتر و زیباتر هستند.در حقیقت این بخش دارای تالارها، گربه روها، چاههای هوایی و بخشهای شناخته نشده فراوانی هست که از دید غارنوردان فراوانی دورمانده.قسمت اول این بخش، گذر از حوضچه کوچکی است و بعد به قسمت سیفونی می رسیم. در اینجا دو مسیر وجود دارد. عبور از حفره ای بسیار تنگ که جریان سرد باد را می توان حس کرد و گذشتن از قسمت سیفونی که معمولا باید حدود 3 متر را از زیرآب طی کرد. بخشهای بعدی شامل دهلیزها و راهروهایی کوچک و بزرگند که در چند قسمت به تزیینات آهکی بسیار زیبایی بصورت استالاکتیتها ، استالاگمیتها و فلااستون مشاهده کرد. در فاصله حدود 1500 متری از دهانه غار به بخشی می رسیم که آوارهای فراوانی را می توان مشاهده کرد. این بخش یکی از قسمتهایی است که در گذشته دچار تحول شده و شاید بتوان تاریخ یکسانی با پیدایش تالار خفاش یا ریزش و تغییر فرم دهانه غار قائل شد و یا در زمانی دیگر بر اثر عواملی چون سست بودن بخشهایی از بستر سقف غار و سنگین شدن استالاکتیتها و ریزش سقف ایجاد شده است. مشخصه بارز این بخش وجود قسمتهای جدا شده و لایه ای سقف، تزئیینات آهکی پریشان و مضطرب بودن سنگهای شکسته می باشد. بعد از عبور از این قسمت شاهد تغییری در شکل و فرم غار می شویم. حوضچه ها تقریبا ناپدید می شوند و به دهلیزها و گربه روهایی می رسیم که بخش بیشتر مسیر مانده شده را تشکیل می دهند. اگرچه در چند بخش به راهروهایی با ارتفاع زیادی می رسیم که توسط جریان رودخانه شکل گرفته اند اما بیشتر مسیر باقیمانده باید بصورت چهار زانو و حتی سینه خیز طی شوند. بخش انتهایی که باید بصورت چهارزانو طی شود دارای چند شعبه کوچک می باشد که همگی آنها بسته هستند. جریان آب رودخانه که از بهم پیوستن منابع آبی مختلف در طول مسیر پیمایش شکل می گیرد با دور شدن از دهانه کم و کمتر می شود و در نهایت در بخش انتهایی غار، به صورت نوار باریکی از آب به اتمام می رسد .بخش انتهایی ؟ غار بصورت اتاقکی کوچک با کف گلی است که شعبه اصلی در اینجا به پایان می رسد.
همانطور که گقته شد علاوه بر شعبه اصلی غار، چندین دهلیز و تالار زیبا و چاه هوایی در این غار وجود دارد که بیشتر اوقات از چشم غارنوردان خسته یا کم توجه پنهان می ماند که همین امر باعث کشف نشدن و بکر بودن در آن قسمتها شده.در حقیقت تالار شاه نشین که توسط اینجانب کشف شد نمونه ای از این قسمتها است. این تالار یکی از بزرگترین تالارهای غاردانیال می باشد که تزئیینات آهکی بسیار زیبا و منحصر بفردی دارند که بنظر می رسد زیباترین بخشی که تاکنون در این غار مشاهده شده می باشد. این تالار از دو استالاگمیت به ارتفاع حدود 3 متر و 70/1 متر در کنار هم که شاه و ملکه را در کنار هم تشبیه می کنند تشکیل شده. کف این تالار بصورت گلی و چند حوضچه طبقه طبقه - که در فصلهای مختلف سال در آنها آب وجود دارد - آراسته شده. سقف این قسمت با استالاکتیتهای لوله ای و بسیار باریک تزئیین شده. این تالار عظیم با کف تزیین شده آن یادآور بارگاه باشکوه شاه و ملکه ای می باشد که با دست هنرمند طبیعت بوجود آمده. در ابتدای این تالار استالاکتیتها و استالاگمیتهایی با اشکال و اندازه های مختلفی وجود دارد که یادآور سربازان و قراولان برای پاسداری از صحن و تالار شاه نشین هستند.در این تالار گربه رویی با طول نه چندان زیاد دیده می شود. مسیر ورود به دهانه چاه هوایی که ارتفاعی بیش از ده متر و قطری حدود 4 متر را دارد نیز در این تالار می باشد. بخش دیگر این تالار،دهلیزی کوچک با استالاگمیتهایی به شکل کیک و ستونهایی که از بهم پیوستن استالاکتیتها و استالاگمیتها بوجود آمده اند می باشد . بخشی از کف این دهلیز بوسیله رسوبهای آهکی بصورت لایه ای از آهک پوشیده شده که به نظر می رسد طبیعت آنجا را با سنگ مرمر کفپوش کرده است.علی رغم اینکه گروههای مختلف و با انگیزه قوی برای رفتن به انتها به این غار می آیند اما هر بار که به این غار می روم بیشتر و بیشتر با تخریبها و زباله هایی مواجه می شوم که ناخداگاه به یاد دورانی می افتم که در هنگام پیمایش رد پاهایمان از برنامه ی چند هفته گذشته هنوز باقی بود...
طاهر شاهواری
پایان
لینکهای مرتبط :
کشف یک تالار جدید در غار دانیال